شیش ماهگی
عزیزترینم، شش ماه از حضور نازنینت گذشت. انقدر این شش ماه شیرین و لذت بخش بوده که اصلن گذر زمان حس نشده. فرشته من، دیگه به راحتی و بدون کمک می شینی و حسابی با اسباب بازیهات بازی می کنی. غذای کمکیت هم که شروع شده و با لذت می خوری و کیف می کنی . از سوپ بیشتر از فرنی و حریره بادوم خوشت میاذ ولی خدا رو شکر بذغذا نیستی و همه اش رو با میل می خوری. خیلی آب هندونه دوست داری و اگه ببینی مامانی داره هندونه می خوره انقدر سروصدا می کنی تا بهت آب هندونه بدم. ...
نویسنده :
مریم
22:39